گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه امام حسین
جلد اول
فصل دوم : نام گذاری


اشاره

بر پایه شماری از روایات ، نام گذاری امام حسن و امام حسین علیهماالسلام ، توسّط پیامبر صلی الله علیه و آله و با وحی الهی صورت گرفت . این نام ها ، نام فرزندان هارون (جانشین موسی علیه السلام ) است ؛ همان «شَبَّر» و «شَبیر» که در زبان عربی ، به «حسن» و «حسین» ترجمه می شوند. بر اساس برخی نقل های دیگر، نام امام حسین علیه السلام در تورات ، «شَبیر» و در انجیل ، «طاب» است. گفتنی است نام های «حسن» و «حسین»، در میان اعراب جاهلی وجود نداشته است. 1 کنیه امام حسین علیه السلام ، ابو عبد اللّه و کنیه خاصّ او ابو علی است. القاب ایشان ، بسیار است ، از قبیل: رشید ، طیّب ، وفیّ ، سیّد ، زکیّ ، مبارک ، مطهّر ، الشاری نَفْسَه للّه ، نافع ، ولیّ ، ابو الأئمّه ، ثار اللّه ، سِبط ، سِبط ثانی ، سِبط الأسباط ، سِبط رسول اللّه ، سیّد الشهدا ، سیّد شباب أهل الجنّه ، شهید سعید ، شهید کربلا ، امام شهید ، التابع لِمَرضاه اللّه ، الدلیل علی ذات اللّه ، و امام مظلوم .

.




المناقب لابن شهرآشوب عن محمّد بن علیّ عن أبیه [زین العابدین] علیهماالسلامعن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُمِرتُ أن اُسَمِّیَ ابنَیَّ هذَینِ حَسَنا وحُسَینا . (1)

الکافی عن السکونی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الوَلَدُ الصّالِحُ رَیحانَهٌ مِنَ اللّهِ قَسَّمَها بَینَ عِبادِهِ ، وإنَّ رَیحانَتَیَّ مِنَ الدُّنیا الحَسَنُ وَالحُسَینُ ، سَمَّیتُهُما بِاسمِ سِبطَینِ مِن بَنی إسرائیلَ شَبَّرا وشَبیِّرا . (2)

المستدرک علی الصحیحین عن هانئ بن هانئ عن علیّ علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنّی سَمَّیتُ بَنِیَّ هؤُلاءِ بِتَسمِیَهِ هارونَ بَنیهِ ، شَبَّرا وشَبیرا ومُشَبِّرا . (3)

تاریخ دمشق عن سلمان عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :سَمّی هارونُ ابنَیهِ شَبَّرا وشَبیرا ، وإنّی سَمَّیتُ ابنَیَّ الحَسَنَ وَالحُسَینَ بِما سَمّی بِهِ هارونُ ابنَیهِ ، شَبَّرا وشَبیرا (4) .

.

1- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 397 ، کشف الغمّه : ج 2 ص 151 عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 43 ص 251 ح 28 ؛ الفردوس : ج 1 ص 397 ح 1602 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
2- .الکافی : ج 6 ص 2 ح 1 ، عدّه الداعی : ص 76 ، شرح الأخبار : ج 3 ص 114 ح 1057 عنه صلی الله علیه و آله ولیس فیه «شبّرا وشبیرا» ، بحار الأنوار : ج 43 ص 306 ح 68 .
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 183 ح 4783 ، السنن الکبری : ج 7 ص 101 ح 13390 ، تاریخ دمشق : ج 14 ص 117 ح 3409 ، کنزالعمّال : ج 12 ص 118 ح 34276 .
4- .تاریخ دمشق : ج 14 ص 119 ح 4313 ، الفردوس : ج 2 ص 339 ح 3533 ، کنزالعمّال : ج 12 ص 117 ح 34271 ؛ کشف الغمّه : ج 2 ص 151 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 397 ، بحار الأنوار : ج 43 ص 252 ح 29 وراجع : علل الشرائع : ص 138 ح 8 والمسترشد : ص 580 ح 251 .



المناقب ، ابن شهرآشوب به نقل از امام باقر ، از پدرش امام زین العابدین علیهماالسلام ، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : فرمان یافتم که این دو پسرم را حسن و حسین بنامم .

الکافی به نقل از سَکونی ، از امام صادق علیه السلام ، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : فرزند صالح ، دسته گلی از سوی خداست که میان بندگانش قسمت کرده است و دو دسته گل من از دنیا ، حسن و حسین اند . آنها را به نام دو سِبط بنی اسرائیل ، شَبَّر و شَبیر نامیدم .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از هانی بن هانی ، از امام علی علیه السلام ، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : من این پسرانم را به همان نام هایی که هارون ، پسرانش را نامید ، شَبَّر و شَبیر و مُشَبِّر نامیدم .

تاریخ دمشق به نقل از سلمان ، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : هارون ، دو پسرش را شَبَّر و شَبیر نامید و من ، دو پسرم حسن و حسین را به همان نام هایی می نامم که هارون ، دو پسرش را نامید : شَبَّر و شَبیر .






علل الشرائع عن عبد اللّه بن عبّاس عن النبیّ صلی الله علیه و آله لفاطمه علیهاالسلام: یا فاطِمَهُ ، اسمُ الحَسَنِ وَالحُسَینِ فِی ابنَی هارونَ شَبَّرٍ وشَبیرٍ؛ لِکَرامَتِهِما عَلَی اللّهِ عَزَّوجَلَّ . (1)

معانی الأخبار عن ابن مسعود:قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام : لَمّا خَلَقَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ ذِکرُهُ آدَمَ ، ونَفَخَ فیهِ مِن روحِهِ ، وأسجَدَ لَهُ مَلائِکَتَهُ ، وأسکَنَهُ جَنَّتَهُ ، وزَوَّجَهُ حَوّاءَ أمَتَهُ ، فَرَفَعَ طَرفَهُ (2) نَحوَ العَرشِ فَإِذا هُوَ بِخَمسَهِ سُطورٍ مَکتوباتٍ . قالَ آدَمُ : یا رَبِّ مَن هؤُلاءِ؟ قالَ اللّهُ عَزَّوَجلَّ لَهُ : هؤُلاءِ الَّذینَ إذا تَشَفَّعَ بِهِم إلَیَّ خَلقی شَفَّعتُهُم . فَقالَ آدَمُ : یا رَبِّ! بِقَدرِهِم عِندَکَ مَا اسمُهُم؟ قالَ تَعالی : أمَّا الأَوَّلُ : فَأَنَا المَحمودُ وهُوَ مُحَمَّدٌ ، وَالثّانی : فَأَنَا العالی وهُوَ عَلِیٌّ ، وَالثّالِثُ : فَأَنَا الفاطِرُ وهِیَ فاطِمَهُ ، وَالرّابِعُ : فَأَنَا المُحسِنُ وهُوَ الحَسَنُ ، وَالخامِسُ : فَأَنَا ذُوالإِحسانِ وهُوَ الحُسَینُ ، کُلٌّ یَحمَدُ اللّهَ عز و جل . (3)

علل الشرائع عن زید بن علیّ عن أبیه [زین العابدین] علیه السلام :لَمّا وُلِدَ الحُسَینُ علیه السلام ، أوحَی اللّهُ تَعالی إلی جَبرَئیلَ علیه السلام : أنَّهُ قَد وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ ابنٌ فَاهبِط إلَیه فَهَنِّئهُ ، وقُل لَهُ : إنَّ عَلِیّا مِنکَ بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، فَسَمِّهِ بِاسمِ ابنِ هارونَ . فَهَبَطَ جَبرَئیلُ علیه السلام ، فَهَنَّأَهُ مِنَ اللّهِ تَعالی ، ثُمَّ قالَ : إنَّ اللّهَ عز و جل یَأمُرُکَ أن تُسَمِّیَهُ بِاسمِ ابنِ هارونَ . فَقالَ علیه السلام : وما کانَ اسمُهُ؟ قالَ : شَبیرا ، قالَ : لِسانی عَرَبِیٌّ ، قالَ : سَمِّهِ الحُسَینَ . (4)



1- .علل الشرائع : ص 138 ح 6 ، بحار الأنوار : ج 43 ص 241 ح 10 .
2- .الطَّرْفُ : العَیْن (القاموس المحیط : ج 3 ص 166 «طرف») .
3- .معانی الأخبار : ص 56 ح 5، علل الشرائع : ص 135 ح 2 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 15 ص 14 ح 18 .
4- .علل الشرائع : ص 137 ح 5 ، الأمالی للصدوق : ص 198 ح 209 ، معانی الأخبار : ص 57 ح 6 عن جابر من دون إسنادٍ إلی أحدٍ من أهل البیت علیهم السلام ، صحیفه الإمام الرضا علیه السلام : ص 242 ح 146 عن الإمام زین العابدین علیه السلام عن أسماء بنت عمیس وکلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 43 ص 238 ح 3 .



علل الشرائع به نقل از عبد اللّه بن عبّاس : پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه علیهاالسلام فرمود : «ای فاطمه ! [معادل] نام حسن و حسین ، در دو پسر هارون ، شَبَّر و شَبیر است به دلیل احترامشان نزد خدای عز و جل» .

معانی الأخبار به نقل از ابن مسعود : پیامبر صلی الله علیه و آله به علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود : «هنگامی که خداوند عز و جل آدم علیه السلام را آفرید و از روح خود در او دمید و فرشتگانش را برای او به سجده در آورد و در بهشت خود ، جایش داد و کنیز خود ، حوّا را به همسری اش در آورد ، آدم به عرش چشم دوخت و در آن جا ، پنج سطر نوشته دید پرسید : پروردگارا! اینها چه کسانی اند؟ خدای عز و جل به او گفت : اینان کسانی اند که چون آفریدگانم آنان را شفیع درگاهم کنند ، می پذیرم . آدم گفت : پروردگارا! به حقّ منزلت آنان نزد تو ، نام هایشان چیست؟ خدای متعال گفت : نفر اوّل ، من ، محمودم و او ، محمّد است . دوم ، من ، عالی هستم و او ، علی است . سوم ، من ، فاطر هستم و او ، فاطمه است . چهارم ، من ، محسن هستم و او ، حسن است . پنجم ، من ، دارای احسان هستم و او ، حسین است ، که همگی ، خدای عز و جلرا می ستایند » .

علل الشرائع به نقل از زید بن علی ، از پدرش امام زین العابدین علیه السلام : چون حسین علیه السلام متولّد شد ، خدای متعال به جبرئیل علیه السلام وحی کرد که : «پسری برای محمّد ، متولّد شده است . بر او فرود آی و شاد باش گو و به او بگو : علی برای تو ، مانند هارون برای موسی است . پس ، او را به نام پسر هارون ، نام بگذار» . جبرئیل علیه السلام فرود آمد و از جانب خدای متعال به او شادباش گفت و سپس گفت : «خدای عز و جل به تو فرمان می دهد که او را به نام پسر هارون بنامی» . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : نام او چه بوده است؟ جبرئیل گفت : «شَبیر» . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : زبان من ، عربی است . جبرئیل گفت : «او را حسین بنام» .






تاریخ دمشق عن ابن جریج عن جعفر بن محمّد عن أبیه [الباقر] علیهماالسلام :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله اشتَقَّ مِنِ اسمِ الحَسَنِ علیه السلام الحُسَینَ علیه السلام . (1)

معانی الأخبار عن عبد اللّه بن عیسی عن جعفر بن محمّد عن أبیه [الباقر] علیهماالسلام :أهدی جَبرَئیلُ علیه السلام إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله اسمَ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام فی خِرقَهٍ مِن حَریرٍ مِن ثِیابِ الجَنَّهِ ، وَاشتَقَّ اسمَ الحُسَینِ علیه السلام مِنَ الحَسَنِ علیه السلام . (2)

الکافی عن یحیی بن أبی العلاء عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :سَمّی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَسَنا وحُسَینا علیهماالسلام یَومَ سابِعِهِما ، وعَقَّ عَنهُما شاهً شاهً ، وبَعَثوا بِرِجلِ شاهٍ إلَی القابِلَهِ ، ونَظَروا ما غَیرُهُ فَأَکَلوا مِنهُ ، وأهدَوا إلَی الجیرانِ ، وحَلَقَت فاطِمَهُ علیهاالسلامرُؤوسَهُما ، وتَصَدَّقَت بِوَزنِ شَعرِهِما فِضَّهً . (3)

المصنّف لعبد الرزّاق عن ابن جریج عن جعفر بن محمّد عن أبیه [الباقر] علیهماالسلام :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله سَمّی حُسَینا یَومَ سابِعِهِ ، وإنَّهُ اشتَقَّ مِن حَسَنٍ اسمَ حُسَینٍ ، وذَکَرَ أنَّهُ لَم یَکُن بَینَهُما إلَا الحَملُ . (4)



1- .تاریخ دمشق : ج 14 ص 119 ح 3414 ، ذخائر العقبی : ص 209 .
2- .معانی الأخبار : ص 58 ح 8 ، علل الشرائع : ص 139 ح 9 ، دلائل الإمامه : ص 159 ح 71 عن محمّد بن إسماعیل الحسنی عن الإمام العسکری علیه السلام ، شرح الأخبار : ج 3 ص 110 ح 1045 وکلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 43 ص 251 .
3- .الکافی : ج 6 ص 33 ح 5 ، المناقب للکوفی : ج 2 ص 272 ح 740 عن حسین بن علوان عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 43 ص 257 ح 39؛ الذریّه الطاهره : ص 122 ح 138 عن أنس بن عیّاض عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام نحوه .
4- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 4 ص 335 ح 7979 ، ذخائر العقبی : ص 209 نحوه .



تاریخ دمشق به نقل از ابن جَریج ، از امام صادق علیه السلام ، از پدرش امام باقر علیه السلام : پیامبر صلی الله علیه و آله نام حسین را از نام حسن بر گرفت .

معانی الأخبار به نقل از عبد اللّه بن عیسی ، از امام صادق علیه السلام ، از پدرش امام باقر علیه السلام : جبرئیل علیه السلام برای پیامبر صلی الله علیه و آله ، نام حسن بن علی علیه السلام را در پارچه ای ابریشمی از لباس های بهشتی ، هدیه آورد و نام حسین را از نام حسن برگرفت .

الکافی به نقل از یحیی بن ابی العلاء ، از امام صادق علیه السلام : پیامبر صلی الله علیه و آله ، حسن و حسین علیهماالسلام را روز هفتم تولّدشان ، نام گذاری کرد و برای هر یک ، یک گوسفندْ عقیقه کرد و یک ران گوسفند برای قابله فرستاد . و بقیّه اش را نگاه داشتند [و پختند] و از آن خوردند و به همسایگان ، هدیه دادند ، و فاطمه علیهاالسلام ، سر هر دو را تراشید و هموزن مویشان ، نقره صدقه داد .

المصنّف ، عبد الرزّاق به نقل از ابن جَریج ، از امام صادق ، از پدرش امام باقر علیهماالسلام : پیامبر صلی الله علیه و آله ، حسین را روز هفتم تولّدش ، نام گذاری کرد و نام حسین را از نام حسن گرفت . میان حسن و حسین ، جز مدّت بارداری به حسین ، فاصله نبود .






تهذیب الأحکام عن صفوان بن مهران عن الصادق علیه السلام فی زِیارَهِ الأَربَعینَ : السَّلامُ عَلَی الحُسَینِ المَظلومِ ، الشَّهیدِ ، السَّلامُ عَلی أسیرِ الکُرُباتِ (1) ، وقَتیلِ العَبَراتِ . (2)

کامل الزیارات عن عبد الخالق بن عبد ربّه عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا» (3) : الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام ، لَم یَکُن لَهُ مِن قَبلُ سَمِیّا ، ویَحیَی بنُ زَکَرِیّا علیه السلام ، لَم یَکُن لَهُ مِن قَبلُ سَمِیّا ، ولَم تَبکِ السَّماءُ إلّا عَلَیهِما أربَعینَ صَباحا . قالَ : قُلتُ : ما بُکاؤُها؟ قالَ : کانَتَ تَطلُعُ حَمراءَ ، وتَغرُبُ حَمراءَ . (4)

المناقب لابن شهرآشوب :اِسمُهُ الحُسَینُ علیه السلام ، وفِی التَّوراهِ : شَبیرٌ ، وفِی الإِنجیلِ : طابٌ . (5)

کامل الزیارات عن حنّان بن سدیر عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام عِندَما سُئِلَ : ما تَقولُ فی زِیارَهِ الحُسَینِ علیه السلام ؟ : زُرهُ ولا تَجفُهُ ، فَإِنَّهُ سَیِّدُ الشُّهَداءِ ، وسَیِّدُ شَبابِ أهلِ الجَنَّهِ ، وشَبیهُ یَحیی بنِ زَکَرِیّا ، وعَلَیهِما بَکَتِ السَّماءُ وَالأَرضُ . (6)

دلائل الإمامه :ویُکَنّی أبا عَبدِ اللّهِ ، ولَقَبُهُ علیه السلام : السِّبطُ ، وهُوَ الشَّهیدُ ، وَالرَّشیدُ ، وَالطَّیِّبُ ، وَالوَفِیُّ ، وَالتّابِعُ لِمَرضاهِ اللّهِ ، وَالدَّلیلُ عَلی ذاتِ اللّهِ ، وَالمُطَهَّرُ ، وَالسَّیِّدُ ، وَالمُبارَکُ ، وَالبَرُّ ، وسِبطُ رَسولِ اللّهِ ، وأحَدُ سَیِّدَی شَبابِ أهلِ الجَنَّهِ ، وأحَدُ الکاظِمَینِ . (7)

.

1- .الکَرْبُ : الحُزن یأخذ بالنفس (القاموس المحیط : ج 1 ص 123 «کرب») .
2- .تهذیب الأحکام : ج 6 ص 113 ح 201 ، مصباح المتهجّد : ص 788 ح 857 ، المزار الکبیر : ص 514 ح 10 ، الإقبال : ج 3 ص 101 ، بحار الأنوار :ج 101 ص 331 ح 2 .
3- .مریم : 7 .
4- .کامل الزیارات : ص 182 ح 250 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 302 ح 3 ، مجمع البیان : ج 6 ص 779 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 211 ح 22 .
5- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 78 ، بحار الأنوار : ج 43 ص 237 الرقم 1 .
6- .کامل الزیارات : ص 486 ح 741 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 211 ح 27 .
7- .دلائل الإمامه : ص 180 .



تهذیب الأحکام به نقل از صفوان بن مهران : امام صادق علیه السلام در زیارت اربعین فرمود : «سلام بر حسین مظلوم و شهید ! سلام بر اسیر غم ها و کشته اشک ها !» .

کامل الزیارات به نقل از عبد الخالق بن عبد ربّه : امام صادق علیه السلام در باره این سخن خدای متعال : «پیش از وی ، همنام او را نیافریده بودیم» فرمود : «مقصود ، حسین بن علی و یحیی بن زکریّا هستند که هیچ کس پیش از آن دو ، این نام ها را نداشتند و آسمان ، جز بر آن دو ، بر کسی چهل روز نگِریست» . گفتم : گریه آسمان ، چگونه بود؟ فرمود : «[ خورشید ،] سرخْ طلوع می کرد و سرخ غروب می کرد» .

المناقب ، ابن شهرآشوب :نام او «حسین» و در تورات ، «شَبیر» و در انجیل ، «طاب» بوده است .

کامل الزیارات به نقل از حنّان بن سَدیر ، از امام صادق علیه السلام : هنگامی که از ایشان پرسیدند : در باره زیارت حسین علیه السلام چه می فرمایی؟ : زیارتش کن و [در حقّ او ]جفا نکن که او ، سالار شهیدان و سَرور جوانان بهشتی و همانند یحیی بن زکریّاست و آن دو هستند که آسمان و زمین ، بر ایشان گریست .

دلائل الإمامه :کنیه اش ابو عبد اللّه و لقبش سِبط (1) است و اوست شهید ، رشید ، طیّب (پاکیزه) ، وفیّ (وفادار) ، در پی رضایت خدا ، راه نما به خود خدا ، پاک قرار داده شده ، سیّد (سَرور) ، مبارک ، نیک ، نوه پیامبر خدا ، یکی از دو سَرور جوانان بهشتی ، و یکی از دو نگه دارنده خشم خویش .

.

1- .سبط : نوه دختری . مقصود ، نوه دختری پیامبر صلی الله علیه و آله است .



مجموعه نفیسه (تاریخ موالید الأئمّه ووفیاتهم) :یُکَنّی بِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام ، لَقَبُهُ : الرَّشیدُ ، وَالطَّیِّبُ ، وَالوَفِیُّ ، وَالسَّیِّدُ ، وَالمُبارَکُ ، وَالتّابِعُ لِمَرضاهِ اللّهِ ، وَالدَّلیلُ عَلی ذاتِ اللّهِ عز و جل ، وَالسِّبطُ . (1)

مطالب السؤول :کُنیَتُهُ علیه السلام أبو عَبدِ اللّهِ ، لا غَیرَ . وأمّا ألقابُهُ علیه السلام فَکَثیرَهٌ : الرَّشیدُ ، وَالطَّیِّبُ ، وَالوَفِیُّ ، وَالسَّیِّدُ ، وَالزَّکِیُّ ، وَالمُبارَکُ ، وَالتّابِعُ لِمَرضاهِ اللّهِ ، وَالسِّبطُ . فَکُلُّ هذِهِ کانَت تُقالُ لَهُ وتُطلَقُ عَلَیهِ ، وأشهَرُهَا الزَّکِیُّ . لکِنَّ أعلاها رُتبَهً ، ما لَقَّبَهُ بِهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ عَنهُ وعَن أخیهِ : إنَّهُما سَیِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّهِ . فَیَکونُ السَّیِّدُ أشرَفَها ، وکَذلِکَ السِّبطُ؛ فَإِنَّهُ صَحَّ عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قالَ : حُسَینٌ سِبطٌ مِن الأَسباطِ . (2)

المناقب لابن شهرآشوب :اِسمُهُ الحُسَینُ علیه السلام ، وفِی التَّوراهِ : شَبیرٌ ، وفِی الإِنجیلِ : طابٌ . وکُنیَتُهُ : أبو عَبدِ اللّهِ ، وَالخاصُّ : أبو عَلِیٍّ . وألقابُهُ : الشَّهیدُ السَّعیدُ ، وَالسِّبطُ الثّانی ، وَالإِمامُ الثّالِثُ ، وَالمُبارَکُ ، وَالتّابِعُ لِمَرضاهِ اللّهِ ، المُتَحَقِّقُ بِصِفاتِ اللّهِ ، وَالدَّلیلُ عَلی ذاتِ اللّهِ ، أفضَلُ ثِقاتِ اللّهِ ، المَشغولُ لَیلاً ونَهارا بِطاعَهِ اللّهِ ، الثّاری بِنَفسِهِ لِلّهِ ، النّاصِرُ لِأَولِیاءِ اللّهِ ، المُنتَقِمُ مِن أعداءِ اللّهِ ، الإِمامُ المَظلومُ ، الأَسیرُ المَحرومُ ، الشَّهیدُ المَرحومُ ، القَتیلُ المَرجومُ ، الإِمامُ الشَّهیدُ ، الوَلِیُّ الرَّشیدُ ، الوَصِیُّ السَّدیدُ ، الطَّریدُ الفَریدُ ، البَطَلُ الشَّدیدُ ، الطَّیِّبُ الوَفِیُّ ، الإِمامُ الرَّضِیُّ ، ذُو النَّسَبِ العَلِیِّ ، المُنفِقُ المَلِیُّ ، أبو عَبدِ اللّهِ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام . مَنبَعُ الأَئِمَّهِ ، شافِعُ الاُمَّهِ ، سَیِّدُ شَبابِ أهلِ الجَنَّهِ ، وعَبرَهُ کُلِّ مُؤمِنٍ ومُؤمِنَهٍ ، صاحِبُ المِحنَهِ الکُبری وَالواقِعَهِ العُظمی ، وعِبرَهُ المُؤمِنینَ فی دارِ البَلوی ، ومَن کانَ بِالإِمامَهِ أحَقُّ وأولی ، المَقتولُ بِکَربلاءَ ، ثانِی السَّیِّدِ الحَصورِ یَحیَی ابنِ النَّبِیِّ الشَّهیدِ زَکَرِیّا . الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ المُرتضی ، زَینُ المُجتَهِدینَ ، وسِراجُ المُتَوَکِّلینَ ، مَفخَرُ أئِمَّهِ المُهتَدینَ ، وبَضعَهُ کَبِدِ سَیِّدِ المُرسَلینَ ، نورُ العِترَهِ الفاطِمِیَّهِ ، وسِراجُ الأَنسابِ العَلَوِیَّهِ ، وشَرَفُ غَرسِ الأَحسابِ الرَّضَوِیَّهِ ، المَقتولُ بِأَیدی شَرِّ البَرِیَّهِ ، سِبطُ الأَسباطِ ، وطالِبُ الثّارِ یَومَ الصِّراطِ ، أکرَمُ العِترِ ، وأجَلُّ الاُسَرِ ، وأثمَرُ الشَّجَرِ ، وأزهَرُ البَدرِ ، مُعَظَّمٌ ، مُکَرَّمٌ ، مُوَقَّرٌ ، مُنَظَّفٌ ، مُطَهَّرٌ ، أکبَرُ الخَلائِقِ فی زَمانِهِ فِی النَّفسِ ، وأعَزُّهُم فِی الجِنسِ ، أذکاهُم فِی العَرفِ ، وأوفاهُم فِی العُرفِ ، أطیَبُ العِرقِ ، وأجمَلُ الخُلُقِ ، وأحسَنُ الخَلَقِ ، قِطعَهُ النّورِ ، ولِقَلبِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله سُرورٌ ، المُنَزَّهُ عَنِ الإِفکِ وَالزّورِ ، وعَلی تَحَمُّلِ المِحَنِ وَالأَذی صَبورٌ ، مَعَ القَلبِ المَشروحِ حَسورٌ ، مُجتَبَی المَلِکِ الغالِبِ ، الحُسَینُ بنُ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام (3) . (4)

.

1- .مجموعه نفیسه : ص 177 (تاریخ موالید الأئمّه ووفیاتهم) ، تذکره الخواصّ : ص 232 وفیه «وکنیته : أبو عبداللّه ویلقّب : بالسیّد ، والوفی ، والولی ، والمبارک ، والسبط ، وشهید کربلاء» فقط .
2- .مطالب السؤول : ص 70 ؛ کشف الغمّه : ج 2 ص 216 ، بحار الأنوار : ج 43 ص 237 .
3- .الظاهر أنّ الکثیر من هذه الموارد هی أوصافه علیه السلام ولیست ألقابه .
4- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 78 .



مجموعه نفیسه (تاریخ موالید الأئمّه و وفیاتهم) :کنیه ایشان (امام حسین علیه السلام ) ، ابو عبد اللّه و لقبش رشید ، طیّب ، وفیّ (با وفا) ، سیّد ، مبارک ، در پیِ رضایت خدا ، راه نما به خدا و نوه[ی پیامبر خدا ]است . (1)

مطالب السَّؤول :کنیه حسین علیه السلام ابو عبد اللّه است ، نه چیز دیگر ؛ امّا لقب هایش فراوان است : رشید (هدایت یافته) ، طیّب ، وَفیّ (باوفا) ، سیّد (سَرور) ، زکیّ (پاک) ، مبارک ، در پی رضایت خدا ، نوه پیامبر صلی الله علیه و آله . همه اینها به امام حسین علیه السلام گفته و بر او اطلاق می شوند و مشهورترینِ آنها ، «زکیّ» است . امّا والاترینِ آنها ، لقبی است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در گفته اش در باره او و برادرش به او داد : «آن دو ، دو سَرور جوانان بهشتی اند» . پس لقب «سیّد» ، والاترین است و همین گونه است «سِبط (نوه)» ؛ زیرا در روایت صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله است که فرمود : «حسین ، سِبطی از اَسباط (نوه ای از نوادگان) (2) است» .

المناقب ، ابن شهرآشوب :نامش ، «حسین» و در تورات ، «شَبیر» و در انجیل ، «طاب» است و کنیه اش ، ابو عبد اللّه و به طور ویژه ، «ابو علی» بوده است . لقب های ایشان ، اینهاست : شهیدِ سعید ، سِبط دوم ، امام سوم ، مبارک ، در پی رضایت خدا ، جلوه صفات خدا ، راه نما به خود خدا ، برترین فرد مورد اعتماد خدا ، شب و روز مشغول به اطاعت خدا ، جان فدای خدا ، یاور اولیای خدا ، انتقام گیرنده از دشمنان خدا ، امام مظلوم ، اسیر محروم ، شهید محروم ، کشته سنگباران شده ، امام شهید ، ولیّ هدایتْ یافته ، وصیّ استوار ، رانده بی کس ، قهرمان قوی ، پاک وفادار ، امام پسندیده ، دارنده تبار والا ، بخشنده تمام عیار ، و ابو عبد اللّه حسین بن علی . سرچشمه امامت ، شفیع امّت ، سَرور جوانان بهشتی ، مایه اشک ریختن هر مرد و زن مسلمان ، آزموده بزرگ ترین بلا و سِتُرگ ترین مصیبت ، عبرت مؤمنان در سرای آزمون ، آن که به امامتْ سزاوارتر و مُحِق تر است ، کشته به کربلا ، دومین سَرور خودنگهدار پس از یحیی فرزند پیامبر شهید (زکریّا) . حسین بن علیِ مرتضی ، زیور کوشندگان ، چراغ توکّل کنندگان ، افتخار امامان ره یافته ، جگرگوشه سَرور فرستادگان ، نور عترت فاطمه ، چراغ تبار علویان ، شرافت شجره خاندان رضوی ، کشته شده به دست بدترینِ مردمان ، سبطِ سبط ها ، خونخواه در روزِ گذر از صراط ، گرامی ترین خاندان ، بزرگ ترین خانواده ، پُرثمرترین درخت ، درخشنده ترین ماه ، تکریم شده ، گرامی داشته شده ، بزرگ داشته شده ، پاکیزه شده ، پاک شده ، باشخصیت ترینِ مردمان در روزگار خود و عزیزترینِ آنان ، تیزهوش ترینِ آنها در شناخت و فهم ، وفادارترینِ مردم در کار خیر ، نژاده ترینِ مردم ، زیباترینِ مردمان ، خوش خوترینِ مردم ، پاره نور و شادیِ دل رسول ، دور از تهمت و دروغ ، صبور بر تحمّلِ سختی و آزار ، با قلب پاره پاره و شکافته ، برگزیده پادشاه مسلّط (خداوند) ، حسین فرزند علی بن ابی طالب علیه السلام . (3)

.

1- .در تذکره الخواص آمده : «و کُنیه اش ابو عبداللّه ، و لقبش : سیّد ، وفی ، ولی ، مبارک ، سبط و شهید کربلا» .
2- .درباره «اَسباط» ، پس از این ، ذیل عنوان «پژوهشی درباره واژه سبط» ، سخن خواهیم گفت .
3- .ظاهرا ، بسیاری از اینها ، اوصاف امام علیه السلام اند و لقب نیستند .



سخنی در باره نام گذاری امام حسن و امام حسین:

در برخی منابع اهل سنّت ، آمده است که امام علی علیه السلام ، نام امام حسن علیه السلام را حمزه و نام امام حسین علیه السلام را جعفر نهاد؛ ولی پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را تغییر داد ، چنان که احمد در مسند خود ، به نقل از محمّد بن علی، از امام علی علیه السلام روایت کرده که: لَمّا وُلِدَ الحَسَنُ سَمّاهُ حَمزَهَ، فَلَمّا وُلِدَ الحُسَینُ سَمّاهُ بِعَمِّهِ جَعفَر، قالَ : فَدَعانی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ: إنّی اُمِرتُ أن اُغَیِّرَ اسمَ هذَینِ، فَقُلتُ : اللّهُ و رَسولُهُ أعلَمُ، فَسَمّاهُما حَسَنا وحُسَینا . (1) وقتی حسن ، زاده شد ، او را حمزه نامید . وقتی که حسین زاده شد ، [علی علیه السلام ] او را به نام عمویش جعفر ، نام گذاری کرد . [علی علیه السلام ]فرمود : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مرا فرا خواند و فرمود : «من مأموریت یافته ام که نام این دو را تغییر دهم» . گفتم : خدا و پیامبرش داناترند . پس آن دو را حسن و حسین نامید . در برخی دیگر از همان نقل ها ، می خوانیم که امام علی علیه السلام ، نام امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را حرب نهاد؛ ولی پیامبر صلی الله علیه و آله آن را تغییر داد ، چنان که مسند ابن حنبل به امام

.

1- .مسند ابن حنبل: ج 1 ص 335 ح 1370 ، المستدرک علی الصحیحین: ج 4 ص 308 ح 7734 عن محمّد بن عقیل ، المعجم الکبیر : ج 3 ص 98 ح 2780 ، تهذیب الکمال: ج 6 ص 399 ، سیر أعلام النبلاء: ج 3 ص 247 ، تاریخ دمشق: ج 14 ص 117 ح 3407 ، کنز العمّال: ج 13 ص 660 ح 37677.



علی علیه السلام نسبت داده که فرمود: لَمّا وُلِدَ الحَسَنُ سَمَّیتُهُ حَربا، فَجاءَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : أرونِی ابنی، ما سَمَّیتُموهُ ؟ قالَ : قُلتُ : حَربا، قالَ : بَل هُوَ حَسَنٌ ، فَلَمّا وُلِدَ الحُسَینُ سَمَّیتُهُ حَربا، فَجاءَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ: أرونِی ابنی، ما سَمَّیتُموهُ ؟ قالَ : قُلتُ : حَربا، قالَ : بَل هُوَ حُسَینٌ ، فَلَمّا وُلِدَ الثّالِثُ سَمَّیتُهُ حَربا، فَجاءَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : أرونِی ابنی ، ما سَمَّیتُموهُ ، قُلتُ : حَربا، قالَ : بَل هُوَ مُحسِنٌ ، ثُمَّ قالَ : سَمَّیتُهُم بِأَسماءِ وُلدِ هارونَ : شَبَّرُ ، وشَبیرٌ ، ومُشبِّرٌ . (1) وقتی حسن به دنیا آمد ، من او را حرب نامیدم . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و فرمود : «پسرم را نشانم دهید . او را چه نامیده اید؟» . گفتم : حرب . فرمود : «بلکه ، او حسن است» . وقتی هم حسین به دنیا آمد ، او را حرب نام گذاری کردم . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و فرمود : «پسرم را نشانم دهید . او را چه نامیده اید؟» . گفتم : حرب . فرمود : «بلکه او حسین است» . وقتی سومی به دنیا آمد ، او را حرب نامیدم . پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و فرمود : «پسرم را نشانم دهید . او را چه نامیده اید؟» . گفتم : حرب . فرمود : «بلکه او مُحسن است» . آن گاه فرمود : «آنان را به نام پسران هارون ، نام گذاری کردم : شَبَّر و شَبیر ومُشَبِّر» . این دو نقل و مانند آنها ، به دلایل زیر ، قابل پذیرش نیستند: 1 . با روایت های مشهور در نام گذاری ، معارض اند. 2 . این نقل ها با یکدیگر نیز تعارض دارند. 3 . مقتضای ادب و نیز برخی نقل های تاریخی ، آن است که امام علی و فاطمه علیهماالسلامدر نام گذاری فرزندان خود ، بر پیامبر صلی الله علیه و آله پیش دستی نکرده اند. (2)

.

1- .مسند ابن حنبل: ج 1 ص 211 ح 769 ، المعجم الکبیر: ج 3 ص 96 ح 2774 ، تاریخ دمشق: ج 14 ص 117 ح 3409 .
2- .ر. ک: علل الشرائع: ص 137 ح 5 و ص 138 ح 6 و عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 25 ح 5 و الأمالی، صدوق: ص 197 ح 209.



4 . ظاهر نقل نخست ، آن است که تا هنگام نام گذاری امام حسین علیه السلام ، نام امام حسن علیه السلام ، حمزه بود و چنین مطلبی را هیچ سند تاریخی و روایتی ای تأیید نمی کند. 5 . اگر امام علی علیه السلام نام امام حسن علیه السلام را حرب نهاده بود و پیامبر صلی الله علیه و آله آن را به حسن تغییر داد، چگونه ممکن است امام علی علیه السلام نام فرزندان دیگرش را حرب گذاشته باشد؟! 6 . ولادت و نام گذاری فرزند سوم امام علی علیه السلام در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله با اسناد تاریخی ، ناسازگار است. بر پایه آنچه گفته شد، احتمال جعل این نقل ها توسط دشمنان امام علی علیه السلام و بنی امیّه ، بویژه در خصوص نام گذاری حرب، بسیاری قوی است و مراد جاعلان، القای ناسازگاری روحیّه امام علی علیه السلام با پیامبر صلی الله علیه و آله و نیز خشونت طلب جلوه دادن امام علی علیه السلام و تبلیغ نام «حرب» (نام پدر ابوسفیان) بوده است .

.



الفصل الثالث : الشمائل3 / 1أشبَهُ النّاسِ بِرَسولِ اللّهِالمعجم الکبیر عن هبیره بن یریم عن علیّ علیه السلام :مَن سَرَّهُ أن یَنظُرَ إلی أشبَهِ النّاسِ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ما بَینَ عُنُقِهِ إلی وَجهِهِ ، فَلیَنظُر إلَی الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام . ومَن سَرَّهُ أن یَنظُرَ إلی أشبَهِ النّاسِ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ما بَینَ عُنُقِهِ إلی کَعبِهِ ، خَلقا ولَونا ، فَلیَنظُر إلَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام . (1)

المعجم الکبیر عن هبیره بن یریم عن علیّ علیه السلام :مَن أرادَ أن یَنظُرَ إلی وَجهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن رَأسِهِ إلی عُنُقِهِ ، فَلیَنظُر إلَی الحَسَنِ علیه السلام . ومَن أرادَ أن یَنظُرَ إلی ما لَدُن عُنُقِهِ إلی رِجلِهِ صلی الله علیه و آله ، فَلیَنظُر إلَی الحُسَینِ علیه السلام ، اقتَسَماهُ . (2)

سنن الترمذی عن هانئ بن هانئ عن علیّ علیه السلام :الحَسَنُ علیه السلام أشبَهُ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ما بَینَ الصَّدرِ إلَی الرَّأسِ ، وَالحُسَینُ علیه السلام أشبَهُ بِالنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ما کانَ أسفَلَ مِن ذلِکَ . (3)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 3 ص 95 ح 2768 ، تاریخ دمشق : ج 14 ص 125 وفیه «ثغره» بدل «وجهه» ، کنزالعمّال : ج 13 ص 659 ح 37673 .
2- .المعجم الکبیر : ج 3 ص 95 ح 2769 ، کنزالعمّال : ج 13 ص 659 ح 37674 .
3- .سنن الترمذی : ج 5 ص 660 ح 3779 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 213 ح 774 ، صحیح ابن حبّان : ج 15 ص 430 ح 6974 ، موارد الظمآن : ص 553 ح 2235 ، مسند الطیالسی : ص 20 ح 130 ، تهذیب الکمال : ج 6 ص 225 وفیهما «من وجهه إلی سُرّته» بدل «الصدر إلی الرأس» ، کنزالعمّال : ج 13 ص 660 ح 37678؛ کشف الغمّه : ج 2 ص 148 ، إعلام الوری : ج 1 ص 413 ، بحار الأنوار : ج 43 ص 301 ح 64 .